- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از دست تست باده بکامم چنان لذیذ خون منت به کام بود آنچنان لذیذ
2 چون زاهد از کفش نستانم قدح که نیست غم ناگوار و باده زدست بتان لذیذ
3 دشنام اگر دهد عوض بوسه گوبده کان هم بود چو بوسه ی او ز آن دهان لذیذ
4 گر پیرم ار جوان، نکنم ترک می که، هست در کام پیر خوش به مذاق جوان لذیذ
5 تا چند کام جان من از زهر هجر تلخ ای شربت وصال تو در کام جان لذیذ
6 چون زهر زخم تیغ بود ناگوار لیک هم این زدست تست گوارا هم آن لذیذ
7 از بس چشید لذت هجران مذاق من شد در مذاق زهر غم آسمان لذیذ
8 باشد لذیذ خون (سحابت) چنان به کام کز جام زر به کام تو خون رزان لذیذ