1 گرد آن خانه بگردم که در او خلوت تست سگ طالع شومش کیست که همصحبت تست

2 چشم ما را نرسد بیشتر از بام و دری ای خوشا دولت آن دیده که برطلعت تست

3 وه چه بامست که جاروب کشش دیدهٔ من جان من بندهٔ آن پای که در خدمت تست

4 همه بر بادهٔ رشکیست که در جام منست قهقه شیشه که در انجمن عشرت تست

5 رخصت مجلس و بر وصل تغافل ای شوخ این زیاد از تو و از حوصله طاقت تست

6 هجر بگزیدنت از وصل دلا وضع تو نیست اختراعیست که خود کرده و این بدعت تست

7 وحشی از تست که ما نیز به بیرون دریم مانعی نیست، اگر هست همین دهشت تست