- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بمیرم چشم مستت را که جانم زنده میدارد دلم را با خیال خود به جان با زنده میدارد
2 به نقد اندر بهشتست آنکه در خلوت سرای خود چنان شاخ گل و سرو سهی نازنده میدارد
3 دعای عاشقان تست در شبهای تنهایی که روز دولت حسن ترا پاینده میدارد
4 ز چشمت مردمی دیدیم و از روی تو نیکویی ولی زلف سیه کار تو ما را زنده میدارد
5 مباد، ای اوحدی، هرگز ترا با خسروان کاری غلام لعل شیرین شو، که نیکو بنده میدارد
6 مرا بس باشد این دولت که آن مهروی هر صبحی دلم را همچو روی خویشتن فرخنده میدارد