جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

باز در سودای او امروز جان خواهم از جلال عضد غزل 104

غزل 104 ام از 401 غزلیّات

باز در سودای او امروز جان خواهم فشاند

1 باز در سودای او امروز جان خواهم فشاند آستین شوق بر هر دو جهان خواهم فشاند

2 گر بگیرد دست من در پاش سر خواهم فکند ور بخواهد جان من بر وی روان خواهم فشاند

3 مهر رویش را دفین در کان دل خواهم نهاد تخم عشقش در خراب آباد جان خواهم فشاند

4 هست چیزی در خور رویش که آن را نام نیست چشم بد را جان سپندآسا بر آن خواهم فشاند

5 تا برآید نام ما از عاشقی در هر زمین دانه های اشک خود بر هر کران خواهم فشاند

6 ز آتش هجران چو بر یاد آید امّید وصال بس که آب دیده در این خاکدان خواهم فشاند

7 صبحدم همچون جلال از تاب مهر روی او آتش آه از زمین بر آسمان خواهم فشاند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر باز در سودای او امروز جان خواهم فشاند

شاعر شعر باز در سودای او امروز جان خواهم فشاند چه کسی است ؟

شاعر شعر باز در سودای او امروز جان خواهم فشاند جلال عضد می باشد.

شعر باز در سودای او امروز جان خواهم فشاند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر باز در سودای او امروز جان خواهم فشاند چیست ؟

قالب شعر باز در سودای او امروز جان خواهم فشاند غزل است

مضمون اصلی شعر باز در سودای او امروز جان خواهم فشاند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر