1 شادکی گردم اگر درد دلم گوش کنی نشنوی به که کنی گوش و فراموش کنی
2 مژه بر هم مزن ای دیده که نتوانم دید که تو با عکس رخش دست در آغوش کنی
1 سرور ارباب همت خسرو اهل هنر ای به استقلال در ملک کرم مالک رقاب
2 با ضمیرت لاف می دانم نزد در حیرتم کز چه معنی تیغ در گردن فکنداست آفتاب
1 ای آن که ز ناله میکنی منع زنهار مده دگر ملالم
2 انصاف نداری و مروّت یا نیستت آگهی ز حالم
1 به داغ تازه دلم را سر دگر باشد عزیزتر بود آن گل که تازه تر باشد