-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا می ز جام همت بد مست میکشم جز دامن تو هر چه کشم دست میکشم
2 عنقا شکار کس نشود گر چه همت است خجلت ز معنییکه توان بست میکشم
3 قلاب امتحان نفس در کشاکش است زین بحر عمرهاست همین شست میکشم
4 ممتاز نیست عجز و غرورم ز یکدگر چون آبله سری که کشم پست میکشم
5 دل بستنم بهگوشهٔ آن چشم صنعتی است تصویر شیشه در بغل مست میکشم
6 خاکستر سپند من افسون سرمه داشت دامان نالهای که ز دل جست میکشم
7 جز تحفهٔ سجود ندارم نیاز عجز اشکم همین سری به کف دست میکشم
8 چون صبح عمر هاست درین وادی خراب محمل بر آن غبار که ننشست میکشم
9 بیدل حبابوار به دوشم فتاده است بار سریکه تا نفسی هست میکشم