- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چسان سراغ تو گیرم ز خلق من که برایت شدم هلاک وز غیرت نخواستم ز خدایت
2 به من ز ترک جفایت کنون که بر سر رحمی همان رسد که در آغاز عاشقی ز جفایت
3 مرا چه سود که کاهد جدا ز لعل توام جان که جان به جسم فزاید زلعل روح فزایت
4 زوال حسن تو خواهیم یا وفای تو اما تو آن کسی که نه نفرین اثر کند نه دعایت
5 خوش آنکه همچو لب سرخ و گیسوان سیاهت مئی کشیده ز دستت سری نهاده بپایت