1 گر یابد زهره آگهی از نامت خواهد که بهجای میبود در جامت
2 گر ماه ز چرخ بشنود پیغامت آید به زمین و اوفتد در دامت
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ای کرده فتح و نصرت در مشرق آشکارا بگذشته زآب جیحون وآتش زده در اعدا
2 با خیلخیل لشکر چون سیلسیل باران با فوجفوج موکب چون موجموج دریا
1 ماهکند بر فلک ستایش آن خَدّ سرو کند در چمن پرستش آن قد
2 عاریه دارند سرو و ماه تو گویی راستی و روشنی از آن قد و زان خد
1 عید و آدینه بهم بر پادشا فرخنده باد طالعش سعد و دلش شاد و لبش پرخنده باد
2 عید اَضحی فرخ و فرخنده آمد در جهان روز او چون عید اَضْحیٰ فرخ و فرخنده باد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به