اگر ز روی براندازد او نقاب از شمس مغربی غزل 22

شمس مغربی

آثار شمس مغربی

شمس مغربی

اگر ز روی براندازد او نقاب صفات

1 اگر ز روی براندازد او نقاب صفات دو کَون سوخته گردد ز نور پرتو ذات

2 به پیش تاب تجلی ذات محو شود چنانکه هست کشته از فروغ صفات

3 مجوز کَون و ثباتی به پیش برتو او که بسته را نتوان بافت پیش باد ثبات

4 دلا نقاب برافکن ز روی او و مپرس ز آنکه سوخته گردی در آتش سبحات

5 بنور روی تو کان نور نورا نوار است بخاک کوی تو کان آتش است و آب حیات

6 ازین هلاک میندیش و باش مردانه که آن هلاک بود موجب خلاص و نجات

7 اگر تو محو نگردی کجا شوی مثبت بمحو خویش طلب گر طلب کنی ثبات

8 بمغربی است نهان آفتاب رخسارش اگرچه هست عیان از فروغ او ذرات

عکس نوشته
کامنت
comment