- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر پای تو از خط خطا گامی بعیدستی بر تخت تو اندر دین بر از عرش مجیدستی
2 وگر امروز طبع تو ز طراری نه طاقستی وگر غفلت ز رزاقی زر فرد آفریدستی
3 ز عشق آن یکی سلطان طاعت شادمان بودی ز رشک آن دگر شیطان شهوت مستزیدستی
4 تو مستی زان نیاری رفت در بازار عشاقان اگر زر بودیی بر سنگ صرافان پدیدستی
5 همیشه این همی خوانی که دست من درین عالم گشادهتر ز دست و تیغ سلطان عمیدستی
6 همیشه خواب این بینی که یارب کاشکی دانم سر انگشت من صندوق خلقان را کلیدستی
7 اگر بخت و رضا در تحت رای بلحکم بودی وگر لوح و قلم در دست شاگرد یزیدستی
8 نباشد آنکه تو خواهی و گر نه این چنین بودی همه رو سالکان خواهند گر هر روز عیدستی
9 اگر بودی دلت مشتاق در گفتار بسمالله ترا هر دم هزاران نعرهٔ «هل من مزید» ستی
10 وگر عاجز سنایی نیستی در دست نااهلان ز سر سامری عالم پر از پیک و بریدستی