- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر به هستی آئی اینجا نیستی کوش تا در راه هستی نیستی
2 نیستی و دم ز هستی می زنی از منی بگذر اگر یار منی
3 ملک توحید از دوئی بر هم مزن از دوئی در حضرت او دم مزن
4 اعتباری باشد این ما و توئی اعتباری خود ندارد این دوئی
5 اسم اعظم در همه عالم یکی است وحدت اسم و مسمی بی شکی است
6 هرچه بینی صورت اسمای اوست هر که یابی غرقهٔ دریای اوست
7 جام و می گر چه دو باشد در نظر در حقیقت یک بود نیکو نگر
8 دو نماید گر چه یک باشد نه دو یک بود دو گر نباشد ما و تو
9 گر یکی را صد شماری صد یکیست صد مراتب باشد و آن یک خود یکی است
10 گرنه ای احول یکی را دو مبین ور یکی می بیند آن ، تو دو مبین
11 رو فنا شو از صفات و ذات خود تا ز تو با تو نماند نیک و بد
12 چون شدی فانی فنا شو از فنا تا خدا ماند خدا ماند خدا