- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر همی خواهی که گردی سر بلند ای پسر بر خود در راحت ببند
2 هر که بربست او در راحت تمام باز شد بر وی در دار السلام
3 غیر حق را هر که خواهد ای پسر کیست در عالم ازو گمراه تر
4 ای برادر ترک عز و جاه کن خویش را شایسته درگاه کن
5 خوار گردد هر که گردد جته جوی ای برادر قرب این درگاه جوی
6 عز و جاهت سوی پستی میکشد مرا ترا بر تن پرستی میکشد
7 نفس در ترک هوا مسکین بود گوشمال نفس نادان این بود
8 چون دلت بر یاد حق ایمن بود نفسک اماره هم ساکن بود
9 هر که او را تکیه بر صانع بود در جهان با لقمهٔ قانع بود
10 اکتفا بر روزی هر روزه کن گر نداری از خدا دریوزه کن