گر تو ملولی از جلال الدین محمد مولوی غزل 51

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

گر تو ملولی ای پدر جانب یار من بیا

1 گر تو ملولی ای پدر جانب یار من بیا تا که بهار جان‌ها تازه کند دل تو را

2 بوی سلام یار من لخلخه بهار من باغ و گل و ثمار من آرد سوی جان صبا

3 مستی و طرفه مستیی هستی و طرفه هستیی ملک و درازدستیی نعره زنان که الصلا

4 پای بکوب و دست زن دست در آن دو شست زن پیش دو نرگس خوشش کشته نگر دل مرا

5 زنده به عشق سرکشم بینی جان چرا کشم پهلوی یار خود خوشم یاوه چرا روم چرا

6 جان چو سوی وطن رود آب به جوی من رود تا سوی گولخن رود طبع خسیس ژاژخا

7 دیدن خسرو زمن شعشعه عقار من سخت خوش است این وطن می‌نروم از این سرا

8 جان طرب پرست ما عقل خراب مست ما ساغر جان به دست ما سخت خوش است ای خدا

9 هوش برفت گو برو جایزه گو بشو گرو روز شدست گو بشو بی‌شب و روز تو بیا

10 مست رود نگار من در بر و در کنار من هیچ مگو که یار من باکرمست و باوفا

11 آمد جان جان من کوری دشمنان من رونق گلستان من زینت روضه رضا

عکس نوشته
کامنت
comment