گر شبی عشق تو بر تخت دلم از سنایی غزنوی غزل 124

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

گر شبی عشق تو بر تخت دلم شاهی کند

1 گر شبی عشق تو بر تخت دلم شاهی کند صدهزاران ماه آن شب خدمت ماهی کند

2 باد لطفت گر به دارالملک انسان بروزد هر یکی را بر مثال یوسف چاهی کند

3 من چه سگ باشم که در عشق تو خوش یک دم زنم آدم و ابلیس یک جا چون به همراهی کند

4 هر که از تصدیق دل در خویشتن کافر شود بی خلافی صورت ایمانش دلخواهی کند

5 بی خود ار در کفر و دین آید کسی محبوب نیست مختصر آنست کار از روی آگاهی کند

6 خفتهٔ بیدار بنگر عاقل دیوانه بین کو ز روی معرفت بی وصل الاهی کند

7 تا درین داری به جز بر عشق دارایی مکن عاشق آن کار خود از آه سحرگاهی کند

8 ساحری دان مر سنایی را که او در کوی عقل عشقبازی با خیال ترک خرگاهی کند

عکس نوشته
کامنت
comment