- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر دست هوای تو به دلها نگذارد خمیازه گلها به چمن پا نگذارد
2 از بسکه زیاد مژه ات محشر نیش است ترسم که تپیدن به دلم پا نگذارد
3 سرو تو چه شد کز چمن دیده نروید یادش نتواند که به دل پا نگذارد
4 دارم گلی از بزم کسی جای دل امشب آیا بگذارد به منش یا نگذارد
5 لب تشنگیم ریشه دوانیده به صحرا وقت است که نم در دل دریا نگذارد
6 منع سفر بیخودی آسان نتوان کرد رفتیم بگو شوخی ایما نگدازد
7 دشت از گل اشکم شده باغ دل پرخون نامش چمن آبله پا نگذارد
8 غارت زده بیداد گران دلشده مستان دل سختی او شیشه به خارا نگذارد
9 غارتگر شوخی است اسیر آن نگه مست ترسم دل ما را به دل ما نگذارد