سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی
سنایی غزنوی

گر بگویی عاشقی با ما هم از سنایی غزنوی غزل 382

غزل 382 ام از 1794 غزلیات

گر بگویی عاشقی با ما هم از یک خانه‌ای

1 گر بگویی عاشقی با ما هم از یک خانه‌ای با همه کس آشنا با ما چرا بیگانه‌ای

2 ما چو اندر عشق تو یکرویه چون آیینه‌ایم تو چرا در دوستی با ما دو سر چون شانه‌ای

3 شمع خود خوانی همی ما را و ما در پیش تو پس ترا پروای جان از چیست گر پروانه‌ای

4 جز به عمری در ره ما راست نتوان رفت از آنک همچو فرزین کجروی در راه نافرزانه‌ای

5 عاشقی از بند عقل و عافیت جستن بود گر چنینی عاشقی ور نیستی دیوانه‌ای

6 زان ز وصل ما نداری یکدم آسایش که تو روز و شب سودای خود رانی دمی مارا نه‌ای

7 یارت ای بت صدر دارد زان عزیزست و تو زان در لگد کوب همه خلقی که در استانه‌ای

8 هر کجا صحراست گرم و روشنست از آفتاب تو از آن در سایه ماندستی که اندر خانه‌ای

9 تو برای ما به گرد دام ما گردی ولیک دام ما را دانه‌ای هست و تو مرد دانه‌ای

10 بر خودی عاشق نه بر ما ای سنایی بهر آنک روز و شب مرد فسون و شعبده و افسانه‌ای

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر بگویی عاشقی با ما هم از یک خانه‌ای

شاعر شعر گر بگویی عاشقی با ما هم از یک خانه‌ای چه کسی است ؟

شاعر شعر گر بگویی عاشقی با ما هم از یک خانه‌ای سنایی غزنوی می باشد.

شعر گر بگویی عاشقی با ما هم از یک خانه‌ای در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر گر بگویی عاشقی با ما هم از یک خانه‌ای چیست ؟

قالب شعر گر بگویی عاشقی با ما هم از یک خانه‌ای غزل است

مضمون اصلی شعر گر بگویی عاشقی با ما هم از یک خانه‌ای چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر