تو گر بر من کشیدی تیغ، من از قدسی مشهدی غزل 335

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

تو گر بر من کشیدی تیغ، من هم جان فدا کردم

1 تو گر بر من کشیدی تیغ، من هم جان فدا کردم به قدر وسع خود دین محبت را ادا کردم

2 نسیم شوق گو ضایع مگردان بوی پیراهن که من چون شمع از خاکستر خود توتیا کردم

3 ز گلشن گل نچیدم تا نهادم داغ غم بر دل ز می لذت نبردم تا به خون لب آشنا کردم

4 نهال بی‌غمی جز میوه حسرت نمی‌آرد ندیدم روز خوش تا دامن غم را رها کردم

5 فریب الفت خود عاجزم دارد، نمی‌دانم که با بیگانه، باز این آشنایی از کجا کردم

6 ز چرخ آزرده بودم، رخصت آهی به دل دادم چه سیل شعله‌ای در کار این مشت گیا کردم

7 ز راه کعبه‌ام مانع هوای دیر شد قدسی ز شوق سجده بت، طاعت حق را قضا کردم

عکس نوشته
کامنت
comment