🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
رشیدالدین وطواط

رشیدالدین وطواط

رشیدالدین وطواط
رشیدالدین وطواط

گر هیچ گونه حال از رشیدالدین وطواط قصیده 211

قصیده 211 ام از 378 قصاید

گر هیچ گونه حال دل من بدانییی

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27

1 گر هیچ گونه حال دل من بدانییی تنها مرا بکلبهٔ احزان نمانییی

2 از من بقهر صورت وصلت نپوشیبی بر من بجور سورهٔ حجرت نخوانییی

3 چون آفتاب کم روییی از من و مرا مانند سایه در طلبت کم دوانییی

4 جستم ترا بخون دل و از تو کس نداد جز در میان خون دل من نشانییی

5 بردم گمانییی که وفادارایی کنی هرگز دروغ تر نبود زین گمانییی

6 چندان که می توانی بد می کنی بمن ور خواهییی که کم کنییی هم توانییی

7 من کی بتن نمونهٔ نالی نوانمی ؟ گر نه بقد قرینهٔ سرو رانییی

8 گر من ترا که چنانکه جهان را بجویمی از من بر آن صفت که جهانی جهانییی

9 گر چون سگان بگرد در تو بگردمی از در مرا ، چنان که سگان را ، برانییی

10 شخص مرا ذلیل بدین سان نداریی گر عز من بمجلس خسرو بدانییی

11 خوارزمشاه ، اتسز غازی ، که هر زمان از رأی پیر اوست جهان را جوانییی

12 آن خسرو یگانه ، که اندر کمال مجد او را ز خسروان جهان نیست ثانییی

13 ارباب شرع و اهل هدی را بعهد او نا یافته نماند امان و امانییی

14 هر ساعت از سرایر نصرة زمانه را کرده زبان نصرة او ترجمانییی

15 چرخی ، که او مدیر همه چرخ ها شدست با امر نافذش نکند هم عنانییی

16 نی کوه را چو حزم متینش متانتی نی باد را چو عزم روانش روانییی

17 رأیش چنان حجاب زهر کار بر گرفت کز وی نهان نماند فلک را نهانییی

18 شاها ، تویی قرینی و هرگز بهیچ قرن کس را نبود مثل تو صاحب قرانییی

19 ننموده دهر مثل تو در هر معالییی ناورده چرخ شبه تو در هر معانییی

20 تیغ تو کرده هر نفسی وحش و طیر را از شخص دشمنان هدی میزبانییی

21 بس خان شده ز قهر تو بی جان و یافته بی جانی از قبول تو هر لحظه جانییی

22 شاها ، هنروری تو ، که هست از مکارمت هر ساعتی بر اهل هنر مهربانییی

23 ابنای فضل می گذرانند سخت خوش در سایهٔ عنایت تو زندگانییی

24 حلمت سبک شمارد اگر چند آورند هر لحظه ای بصدر رفیعت گرانییی

25 تا در جهان کمال نیابد ز مینییی الا بیمن تربیت آسمانییی

26 بادی تو شادمان و مبادا بهیچ وقت از عمر بدسگال ترا شادمانانییی

27 آخرترین مباد ز تو هیچ باغییی والا ترین مباد ز تو هیچ فانییی

رشیدالدین وطواط از شاعران بزرگ قرن 6 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر گر هیچ گونه حال دل من بدانییی قصیده 211 ام از 378 قصاید رشیدالدین وطواط می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر گر هیچ گونه حال دل من بدانییی

شاعر شعر گر هیچ گونه حال دل من بدانییی چه کسی است ؟

شاعر شعر گر هیچ گونه حال دل من بدانییی رشیدالدین وطواط می باشد.

شعر گر هیچ گونه حال دل من بدانییی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر گر هیچ گونه حال دل من بدانییی چیست ؟

قالب شعر گر هیچ گونه حال دل من بدانییی قصیده است

سبک شعر گر هیچ گونه حال دل من بدانییی چیست ؟

سبک شعر گر هیچ گونه حال دل من بدانییی سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر گر هیچ گونه حال دل من بدانییی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
رشیدالدین وطواط

گر هیچ گونه حال از رشیدالدین وطواط قصیده 211

قصیده 211 ام از 378 قصاید
بنر