تو اگر ز کعبه راندی، و از نظیری نیشابوری غزل 5

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

تو اگر ز کعبه راندی، و گر از بهشت ما را

1 تو اگر ز کعبه راندی، و گر از بهشت ما را غم بنده پرور تو به دری نهشت ما را

2 چو حدیث راست گویان به همه مذاق تلخیم به سفینه عزیزان نتوانیم نوشت ما را

3 گل و برگ خانه ما همه بلبلان مستند که به عاشقی برآمد همه کار و کشت ما را

4 که نشست نیم ساعت بر ما زلال طبعان؟ که ز پرده برنیامد همه خوب و زشت ما را

5 ز عتاب تلخ ساقی دل ما غبار دارد به حلاوت حریفان نتوان سرشت ما را

6 همه روزه دست حسرت چو مگس ز دور لیسیم که سر آستین مهمان به شکر نهشت ما را

7 نه صنم به جای بینی نه گلی به آب و رونق ز خطابه هم برآمد همه خاک و خشت ما را

8 به تواضع جم و کی سر ما فرو نیاید که حدیث عشق و سودا شده سرنوشت ما را

9 به صداع غم «نظیری » ز خمار باده رستم نکند دماغ خوش بو گل صد بهشت ما را

عکس نوشته
کامنت
comment