خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

گر مدعی نه‌ای غم جانان از خاقانی شروانی غزل 14

غزل 14 ام از 1365 غزلیات

گر مدعی نه‌ای غم جانان به جان طلب

1 گر مدعی نه‌ای غم جانان به جان طلب جان چون به شهر عشق رسد نورهان طلب

2 خون خرد بریز و دیت بر عدم نویس برگ هوا بساز و نثار از روان طلب

3 دی یاسجی ز ترکش جانانت گم شده است دل و اشکاف و یاسح او در میان طلب

4 گر نیست گشتی از خود و با تو توئی نماند از نیستی در آینهٔ دل نشان طلب

5 تا از طلب به یافت رسی سالهاست راه بس کن حدیث یافت طلب را به جان طلب

6 خاقانیا پیاده شو از جان که دل توراست بر دل سوار گرد و فلک در عنان طلب

7 اقطاع این سوار ورای خرد شناس میدان این براق برون از جهان طلب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر مدعی نه‌ای غم جانان به جان طلب

شاعر شعر گر مدعی نه‌ای غم جانان به جان طلب چه کسی است ؟

شاعر شعر گر مدعی نه‌ای غم جانان به جان طلب خاقانی شروانی می باشد.

شعر گر مدعی نه‌ای غم جانان به جان طلب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر گر مدعی نه‌ای غم جانان به جان طلب چیست ؟

قالب شعر گر مدعی نه‌ای غم جانان به جان طلب غزل است

مضمون اصلی شعر گر مدعی نه‌ای غم جانان به جان طلب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر