1 گر زان که گدا نماند آن سلطان ماند ور کفر نماند نزد ما ایمان ماند
2 این خواجه به نزد ما همین است ، همان هر چیز که این نماند باقی آن ماند
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 از تتق کبریا صورت لطف خدا بسته نقابی ز نور روی نموده به ما
2 دُرهٔ بیضا بود صورت روحانیش شاه معانی جهان هر دو جهانش گدا
1 همت از درویش صاحب دل طلب خدمت درویش کن حاصل طلب
2 درد هجران از دل درویش جو راحت ار می جویی از واصل طلب
1 نانوشته حرف می خوانیم ما این کتاب نیک می دانیم ما
2 مخزن اسرار او ما یافتیم نقد گنج کُنج ویرانیم ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به