- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر ز هستی ما نام بینشانی هست در آشیان هما مشت استخوانی هست
2 جمال اختر بختم نمی شود زایل چو شمع دایم در طالعم زیانی هست
3 تو بیزبانی ما را حریف حرف نئی بداد ما برس ایشوخ تا زبانی هست
4 تهی ز لخت جگر نیست اشک ماهرگز همیشه قافله را میر کاروانی هست
5 کسیکه مایل خونریزی است می فهمم میانه دل و مژگان او نشانی هست
6 رود به سیر چمن برق بیشتر زسحاب مگر بشاخ گلی از من آشیانی هست
7 سجود خاک درت با سر بریده خوشست که هیچ باک نباشد چو پاسبانی هست
8 کلیم دل بهمین قرب بیوصال منه چه شد که در پس دیوار گلستانی هست