- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر سروی به بالای تو باشد نه چون بشن دلارای تو باشد
2 و گر خورشید در مجلس نشیند نپندارم که همتای تو باشد
3 و گر دوران ز سر گیرند هیهات که مولودی به سیمای تو باشد
4 که دارد در همه لشکر کمانی که چون ابروی زیبای تو باشد
5 مبادا ور بود غارت در اسلام همه شیراز یغمای تو باشد
6 برای خود نشاید در تو پیوست همیسازیم تا رای تو باشد
7 دو عالم را به یک بار از دل تنگ برون کردیم تا جای تو باشد
8 یک امروزست ما را نقد ایام مرا کی صبر فردای تو باشد
9 خوشست اندر سر دیوانه سودا به شرط آن که سودای تو باشد
10 سر سعدی چو خواهد رفتن از دست همان بهتر که در پای تو باشد