گر شرر گر شعله هرجا گشت از نظیری نیشابوری غزل 72

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

گر شرر گر شعله هرجا گشت پیدا آتش است

1 گر شرر گر شعله هرجا گشت پیدا آتش است چاره دل کن که با آتش مدارا آتش است

2 رشک مانع، شوق غالب، در تو یارب چون رسم راه عاشق در میان هفت دریا آتش است

3 چون چراغ مرده از صحبت دلی آورده ام از دم خلوت نشینانم تمنا آتش است

4 گر به کفرستان بری این روی آتشناک را برهمن در رقص می آید که حق با آتش است

5 از نسیم صبح می سوزد حریفان را جمال نازکان را بر سر آن کوی سر ما آتش است

6 در سلم رسم است ما را دین و دنیا باختن هر که را در سر قماری هست سودا آتش است

7 عاشقی و حسن را در پرده نتوان داشتن شعله غمازی کند ناچار هر جا آتش است

8 گریه گرم «نظیری » ریگ در وادی گداخت از سرشکش تا به زانو در ته پا آتش است

عکس نوشته
کامنت
comment