1 گر قطره نماند آب باقی باشد ور کوزه شکست بحر ساقی باشد
2 عطار به صورت از خراسان گر رفت آمد عوضش شیخ عراقی باشد
1 مرا گفت یاری که ای یار ما اگر یار مائی بکش بار ما
2 برو مایه و سود دکان بمان گرت هست سودای بازار ما
1 در محیط عشق ما گوهر طلب هفت دریا را نجو دیگر طلب
2 عود دل در مجمر سینه بسوز آنچنان عودی در این مجمر طلب
1 ذوق ما داری درآ در بحر ما ، ما را طلب آبرو جوئی مرو هر سو بیا ما را طلب
2 موج دریائیم و ما را دل به دریا می کشد حال این دریای ما گر بایدت از ما طلب