گر تیر غمی بشست از محمدحسین غروی اصفهانی غزل 67

محمدحسین غروی اصفهانی

آثار محمدحسین غروی اصفهانی

محمدحسین غروی اصفهانی

گر تیر غمی بشست گیرد

1 گر تیر غمی بشست گیرد بر سینۀ ما نشست گیرد

2 پشت فلک از تجلی او همچون دل ما شکست گیرد

3 یک غمزۀ آن دو نرگس مست صد شهر خراب و مست گیرد

4 این خام در آرزوی جامی است کز میکدۀ الست گیرد

5 از بادۀ عشق نیست گردد تا دل ز هر آنچه هست گیرد

6 گاهی ز حقایق معانی زان صورت حق پرست گیرد

7 سیر رشتۀ کار خود بیابد گر زلف تو را بدست گیرد

8 در بند تو مفتقر شد آزاد بستی چه کسی ز بست گیرد

عکس نوشته
کامنت
comment