- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر اینست تندی توسن جولان شتابش را غبار خاک شو تا وارسی بوس رکابش را!
2 ز تار رشته اندیشه دوزم جامه نازش حدیث نکهت گل میدرد طرف نقابش را
3 اگر خوانی خطی از مصحف رخساره لیلی نثار روضه مجنون نما نقد ثوابش را!
4 دل حیرتپرستم را نباشد جز تپش سودی مگر آرام بخشد جلوه او اضطرابش را؟!
5 به لب زان خط موزونش نهادم مهر خاموشی قلم از موی چینی میتوان کردن کتابش را!
6 به مضراب غمش کس را نباشد ناخن دخلی مگر از ناله بلبل کند تار ربابش را؟!
7 به تحریر سواد نسخه آشفته زلفش ز موج می رقم باید شکست پیچ و تابش را!
8 اگر داری خیال خاک پای توسنش بودن نما ورد زبان یا لیتنی کنت ترابش را
9 خوش آمد در مذاقم طغرل این یک مصرع بیدل برین سرچشمه رحمی کن که موجی نیست آبش را!