گر شود آن شوخ با من مهربان از قصاب کاشانی غزل 32

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

گر شود آن شوخ با من مهربان دارم عجب

1 گر شود آن شوخ با من مهربان دارم عجب گر کند از یک نگاهم قصد جان دارم عجب

2 آتشی کز عشق آن بدخو به جان دارم چو شمع گر نسوزد مغزم اندر استخوان دارم عجب

3 از هدف دائم خدنگ صاف بیرون می‌رود نگذرد گر تیر آه از آسمان دارم عجب

4 آنچه از داغ جدایی می‌کشم شب تا به صبح گر به روز من نگرید کهکشان دارم عجب

5 غمزه‌اش با تیغ زهر آلود چون پیدا شود می‌دهد قصاب اگر دل را امان دارم عجب

عکس نوشته
کامنت
comment