1 اگر به بند زمانه کسی شود محبوس ز حال او بنمایند مردم استفسار
2 منم که گر به غلط چون کسی برد نامم هزار بار بگوید ز ترس استغفار
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 دلبرا تا کی زنی بر جان ما تیغ جفا بگذر از این رسم جانا مگذر از راه وفا
2 ترک چشم مست ما چندم جفا بر جان کند من بلا تا کی کشم از دست آن ترک خطا
1 چو در فراق تو یک دم نمی توانم ساخت بگو که نرد هوس با تو چون توانم باخت
2 فراق روی تو ما را چنان نزار فکند که هر که دید مرا از خیال وانشناخت
1 من دلداده ندارم به غم عشق دوا چاره ی درد من خسته بجو بهر خدا
2 من سودازده در عشق تو سرگردانم همچو زلف تو به گرد رخ تو، بی سر و پا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به