- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر نه صید کسی گشته مرغ نامهبرم چرا به خدمت یاران نمیرسد خبرم؟
2 به شوق تا به سر تربتش نمیرفتم نمینمود وصیت به عشق اگر پدرم
3 گشودهام به هم آغوشی قفس، آغوش گشاده از پی پرواز نیست بال و پرم
4 ازین که رفته به گل پای من در آن سر کو چه منت است ز دل، شرمسار چشم ترم
5 نیم ز حال شب آگاه، اینقدر دانم که مغز من شده خالی ز ناله سحرم
6 بر آستان توام خانه داد بخت بلند درین مقام ندانم فرشته یا بشرم
7 نماند یک سر مویم تهی ز داغ جنون هنوز تا سر زلفت چه آورد به سرم
8 خوش آمدی، سر این بیتکلفی گردم! که امشب از در یاری درآمدی ز درم
9 به شوربختی خود زار نالم ای ناصح چه احتیاج نمک بر جراحت جگرم
10 قضا تهیه روزی نکرده بود هنوز که شد ز تیر تو، پبکان وظیفه جگرم
11 نیم چو مهر پریشاننظر، نمیدانم چو نور مهر، چرا کوبهکو و دربهدرم؟
12 سرم چو بید مولّه خم از تواضع نیست به پیش، خجلت بیمیوگی فکنده سرم