1 اگر هنگام مردن دلبر من نهد از مهر بر زانو سر من
2 بگیرد یار فایز را در آغوش بسا آسان رود جان از تن من
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 مرا تا دل به تن تسلیم کردند همی مهر بتان تعلیم کردند
2 دل فایز بتان بردند یغما ببردند و به هم تقسیم کردند
1 ز من گشتی جدا ای سرو آزاد نبودم یک زمانی بی تو دلشاد
2 چه کردم ای مه فایز که هرگز نه یادم کردی و نه رفتی از یاد
1 دلم از دست خوبان چاک چاکست تنم از هجرشان اندوهناکست
2 چو فایز خورده باشد تیر غمزه ز تیر طعنه دشمن چه باکست؟
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **