1 عشق اگر در جان نباشد جان چه باشد هیچ هیچ ور نباشد درد او درمان چه باشد هیچ هیچ
2 با وجود حضرت سلطان ما کرمان خوش است بی حضور خدمتش کرمان چه باشد هیچ هیچ
1 دردمندانیم و مانده بی دوا همدم و همدرد ما هم درد ما
2 غرق در دریای بی پایان شدیم غیر ما دیگر نباشد آشنا
1 ظهوری لم یزل ذاتی بذاتی جمالی لایزال من صفاتی
2 مسما واحد اسما کثیر وفی تلوین اسمائی ثباتی
1 دل ما گشته است دلبر ما گل ما بی حد است و شکّر ما
2 ما همیشه میان گل شکریم زان دل ما قوی است در بر ما