گر سر کویت شود مدفن پس از از فضولی بغدادی غزل 31

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

گر سر کویت شود مدفن پس از مردن مرا

1 گر سر کویت شود مدفن پس از مردن مرا کی عذاب قبر پیش آید دران مدفن مرا

2 چند باشم در جدل با خود ز غم ساقی بیار شیشه می تا رهاند ساعتی از من مرا

3 دوست چون می خواهدم رسوا ندارم چاره ای می شوم رسوا چه باک از طعنه دشمن مرا

4 ز آتش دل چون نمی سوزد روان گویا که هست استخوانهای بدن فانوس وش زاهن مرا

5 کام من معنیست نی صورت ز یوسف طلعتان من نه یعقوبم چه ذوق از بوی پیراهن مرا

6 خنده دارند بی پروا ز آسیب خزان چون نیاید گریه بر گلهای این گلشن مرا

7 رفت جان از تن برون تن شد فضولی خاک ره عشق او شد آفت جان و بلای تن مرا

عکس نوشته
کامنت
comment