-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر ترا هست دلا در ره غم میل رفیق بطلب جام شفق گون که رفیقست شفیق
2 شده ام کم شده رادی سرگردانی هست امید که راهی بنماید توفیق
3 ای که در ساحل راحت ز سبک بارانی دست ما گیر که در سیل سرشکم غریق
4 ره مقصود کسی برد که از سر بگذشت هر که دارد هوس کام جز این نیست طریق
5 نیست در عشق بتان حاصل ما غیر از اشک گهری بهتر ازین نیست درین بحر عمیق
6 واعظا چند کنی بر سر منبر جلوه پستی مایه تقلید نکرده تحقیق
7 دل خونین فضولی بخیال رخ دوست خاتم دست بلا راست نگینی ز عقیق