- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر وقت سحر در ناله ی هر کس اثر باشد نباید آرزویی در دل مرغ سحر باشد
2 جهان ز آه جهان سوزم نه چندان در حذر باشد چنین تا سیل اشک من روان از چشم تر باشد
3 مباد آهنگ پروازی کند ز آن طرف بام آن مه که از سنگ جفایش مرغ دل بی بال و پر باشد
4 حدیث روز وصلش در شب هجران خوشست اما فغان کآنشب دراز و این حکایت مختصر باشد
5 فزون تر باد یا رب دشمنانرا دوستی با او که هر کس دوست تر از وصل او محروم تر باشد
6 اگر آگه شود از شوق خواهد جان دهد صیدم همان به کز نوید کشتن خود، بی خبر باشد
7 برغم غیر هر شب محفلی آرایم و سازم لبالب ساغر خود گر چه از خون جگر باشد
8 ز شیرین داد فرهاد جفاکش را (سحاب) آخر ستاند دور گردون گرچه از رشک شکر باشد