گر آن دیر آشنا بیگانه مست است
1
گر آن دیر آشنا بیگانه مست است
خوشم کاین بیخبر دیوانه مست است
2
به یاد چشم او جامی کشیدم
در و دیوار این کاشانه مست است
3
دل دیوانه از چشم تو شد مست
که بد مست از گل پیمانه مست است
4
نگاه گرم او در خواب دیده
اگر گوید اسیر افسانه مست است