جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

اگر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2083

غزل 2083 ام از 6329 غزلیات

اگر سزای لب تو نبود گفته من

1 اگر سزای لب تو نبود گفته من برآر سنگ گران و دهان من بشکن

2 چو طفل بیهده گوید نه مادر مشفق پی ادب لب او را فروبرد سوزن

3 دو صد دهان و جهان از برای عز لبت بسوز و پاره کن و بردران و برهم زن

4 چو تشنه‌ای دود استاخ بر لب دریا نه موج تیغ برآرد ببردش گردن

5 غلام سوسنم ایرا که دید گلشن تو ز شرم نرگس تو ده زبانش شد الکن

6 ولیک من چو دفم چون زنی تو کف بر من فغان کنم که رخم را بکوب چون هاون

7 مرا ز دست منه تا سماع گرم بود بکش تو دامن خود از جهان تردامن

8 بلی ز گلشن معنی است چشم‌ها مخمور ولیک نغمه بلبل خوش است در گلشن

9 اگر تجلی یوسف برهنه خوبتر است دو چشم باز نگردد مگر به پیراهن

10 اگر چه شعشعه آفتاب جان اصل است بر آن فلک نرسیده‌ست آدمی بی‌تن

11 خمش که گر دهنم مرده شوی بربندد ز گور من شنوی این نوا پس مردن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اگر سزای لب تو نبود گفته من

شاعر شعر اگر سزای لب تو نبود گفته من چه کسی است ؟

شاعر شعر اگر سزای لب تو نبود گفته من جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر اگر سزای لب تو نبود گفته من در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر اگر سزای لب تو نبود گفته من چیست ؟

قالب شعر اگر سزای لب تو نبود گفته من غزل است

مضمون اصلی شعر اگر سزای لب تو نبود گفته من چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر