اگر به کوی امامم بود مجال از فیض کاشانی غزل 1122

فیض کاشانی

آثار فیض کاشانی

فیض کاشانی

اگر به کوی امامم بود مجال وصول

1 اگر به کوی امامم بود مجال وصول رسد به دولت وصلش نوای من به حصول‏

2 من شکسته بی‏دست و پا به درگه او به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول‏

3 کجا روم چکنم حال دل کرا گویم که گشته‏ام ز فراق امام خویش ملول

4 همین بس است که او را ببینم و در پاش پس از محاربه دشمنان شوم مقتول

5 دلم چو گشت مصیقل به صیقل مهرش بود ز زنگ حوادث بر آینه مصقول

6 بگشت بر همه دلها حدیث شوق امام نیافت چون دل من گوشه برای نزول

7 بگو ثنای امام زمان به جان و به دل که می‏رسد مدد فیض از نفوس و عقول

عکس نوشته
کامنت
comment