- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر شادم از غم رهایی ندارم سر و برگ آشفته رایی ندارم
2 دل آیینه خو بود دورش فکندم ندارم سر خودنمایی ندارم
3 شکستی نمودم درست از شکستی تمنایی از مومیایی ندارم
4 جنون گر نیم چون فلاطون نگشتم خردگر نیم چون رسایی ندارم
5 همه دعوی دانش از سر فکندم ترازوی جهل آزمایی ندارم
6 به نام آشنایند بیگانه ای چند بگویم به کس آشنایی ندارم
7 اسیر از دلش مهربانی ندیدم به این جذبه آهن ربایی ندارم