بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

گر چراغ ازنفس سوخته بر از بیدل دهلوی غزل 2073

غزل 2073 ام از 2828 غزلیات

گر چراغ ازنفس سوخته بر می‌کردم

1 گر چراغ ازنفس سوخته بر می‌کردم شب هنگامهٔ تشویش سحر می‌کردم

2 آرزو در غم نامحرمی فرصت سوخت کاشکی سیرگریبان شرر می‌کردم

3 گرد اوهام رهایی نشکستم هیهات تا قفس را نفسی بالش پر می‌کردم

4 یاد آن دولت بیدارکه در خواب عدم چشم‌نگشوده بر آن‌جلوه نظر می‌کردم

5 زان تبسم‌که حیا زیر لبش پنهان داشت چه شناهاکه نه در موج‌گهر می‌کردم

6 آه بیدردی فرصت نپسندید از من آن قدر جهد که خونی به جگر می‌کردم

7 فطرت از جوهر تنزیه‌که در طبع من است آب می‌شد اگر اظهار هنر می‌کردم

8 این بنایی‌که جهان خمزدهٔ پستی اوست نردبان داشت اگر زبر و زبر می‌کردم

9 امشبم نالهٔ دل اشک فشان پر می‌زد چقدر حل معمای شرر می‌کردم

10 قدم سعی به جایی نرساندم بیدل کاش چشمی به نمی آبله تر می‌کردم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر چراغ ازنفس سوخته بر می‌کردم

شاعر شعر گر چراغ ازنفس سوخته بر می‌کردم چه کسی است ؟

شاعر شعر گر چراغ ازنفس سوخته بر می‌کردم بیدل دهلوی می باشد.

شعر گر چراغ ازنفس سوخته بر می‌کردم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر گر چراغ ازنفس سوخته بر می‌کردم چیست ؟

قالب شعر گر چراغ ازنفس سوخته بر می‌کردم غزل است

مضمون اصلی شعر گر چراغ ازنفس سوخته بر می‌کردم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر