-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر من ز دست بازی هر غم پژولمی زیرک نبودمی و خردمند گولمی
2 گر آفتاب عشق نبودیم چون زحل گه در صعود انده و گه در نزولمی
3 ور بوی مصر عشق قلاوز نیستی چون اهل تیه حرص گرفتار غولمی
4 ور آفتاب جانها خانه نشین بدی دربند فتح باب و خروج و دخولمی
5 ور گلستان جان نبدی ممتحن نواز من چون صبا ز باغ وفا کی رسولمی
6 عشق ار سماع باره و دف خواه نیستی من همچو نای و چنگ غزل کی شخولمی
7 ساقیم گر ندادی داروی فربهی همچون لب زجاج و قدح در نحولمی
8 گر سایه چمن نبدی و فروغ او من چون درخت بخت خسان بیاصولمی
9 بر خاک من امانت حق گر نتافتی من چون مزاج خاک ظلوم و جهولمی
10 از گور سوی جنت اگر راه نیستی در گور تن چرا خوش و باعرض و طولمی
11 ور راه نیستی به یمین از سوی شمال کی چون چمن حریف جنوب و شمولمی
12 گر گلشن کرم نبدی کی شکفتمی ور لطف و فضل حق نبدی من فضولمی
13 بس کن ز آفتاب شنو مطلع قصص آن مطلع ار نبودی من در افولمی