- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر میروم نزدیک او شوق وصالم میکشد ور مینشینم گوشهای تنها خیالم میکشد
2 بیشمع خود گر میروم در کنج تنهایی شبی گه غصه خونم میخورد گاهی خیالم میکشد
3 من خود نمیگویم که او می خورده باشد با کسی آن شکل مخمورانه و تغییر حالم میکشد
4 قربان آن شوخم که چون از دور میبیند مرا چندان تواضع میکند کز انفعالم میکشد
5 گر چون فغانی میروم در گوشهٔ صحرا دمی آنجا به یاد نرگسش چشم غزالم میکشد