1 اگر دستم رسد بر چرخ گردون از او پرسم که این چون است و آن چون
2 یکی را میدهی صد ناز و نعمت یکی را نان جو آلوده در خون
1 بوره روزی که دیدار ته وینم گل و سنبل به دیدار تو چینم
2 بوره بنشین برم سالان و ماهان که تا سیرت بوینم نازنینم
1 سحرگاهان فغان بلبلانه بیاد روی پر نور گلانه
2 ز آه مو فلک آخر خدرکه اثر در نالهٔ سوته دلانه
1 پریشان سنبلان پرتاب مکه خمارین نرگسان پرخواب مکه
2 براینی ته که دل از مابرینی برینه روزگار اشتاب مکه
1 چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی که یکسر مهربانی دردسر بی
2 اگر مجنون دل شوریدهای داشت دل لیلی از آن شوریده تر بی