سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

اگر دستم رسد روزی که انصاف از سعدی شیرازی غزل 414

غزل 414 ام از 1930 غزلیات

اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم

1 اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم

2 چنانت دوست می‌دارم که گر روزی فراق افتد تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم

3 دلم صد بار می‌گوید که چشم از فتنه بر هم نه دگر ره دیده می‌افتد بر آن بالای فتانم

4 تو را در بوستان باید که پیش سرو بنشینی و گر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم

5 رفیقانم سفر کردند هر یاری به اقصایی خلاف من که بگرفته است دامن در مغیلانم

6 به دریایی درافتادم که پایانش نمی‌بینم کسی را پنجه افکندم که درمانش نمی‌دانم

7 فراقم سخت می‌آید ولیکن صبر می‌باید که گر بگریزم از سختی رفیق سست پیمانم

8 مپرسم دوش چون بودی به تاریکی و تنهایی شب هجرم چه می‌پرسی که روز وصل حیرانم

9 شبان آهسته می‌نالم مگر دردم نهان ماند به گوش هر که در عالم رسید آواز پنهانم

10 دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت من آزادی نمی‌خواهم که با یوسف به زندانم

11 من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت هنوز آواز می‌آید به معنی از گلستانم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم

شاعر شعر اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم چه کسی است ؟

شاعر شعر اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم سعدی شیرازی می باشد.

شعر اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم چیست ؟

قالب شعر اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم غزل است

مضمون اصلی شعر اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر