گر از جفای تو روزی دلم بیازارد از سعدی شیرازی غزل 167

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

گر از جفای تو روزی دلم بیازارد

1 گر از جفای تو روزی دلم بیازارد کمند شوق کشانم به صلح بازآرد

2 ز درد عشق تو دوشم امید صبح نبود اسیر عشق چه تاب شب دراز آرد

3 دلی عجب نبود گر بسوخت کآتش تیز چه جای موم که پولاد در گداز آرد

4 تویی که گر بخرامد درخت قامت تو ز رشک سرو روان را به اهتزاز آرد

5 دگر به روی خود از خلق در بخواهم بست مگر کسی ز توام مژده‌ای فرازآرد

6 اگر قبول کنی سر نهیم بر قدمت چو بت پرست که در پیش بت نماز آرد

7 یکی به سمع رضا گوش دل به سعدی دار که سوز عشق سخن‌های دلنواز آرد

عکس نوشته
کامنت
comment