جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

گر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 736

غزل 736 ام از 6329 غزلیات

گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری چه شد

1 گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری چه شد ور ز سرمستی کشیدم زلف دلداری چه شد

2 گر بزد ناداشت زخمی از سر مستی چه باک ور ز طراری ربودم رخت طراری چه شد

3 ور یکی زنبیل کم شد از همه بغداد چیست ور یکی دانه برون آمد ز انباری چه شد

4 ای فلک تا چند از این دستان و مکاری تو گر یکی دم خوش نشیند یار با یاری چه شد

5 گوییم از سر او ناگفتنی‌ها گفته‌ای چند گویی چند گویی گفته‌ام آری چه شد

6 گر میان عاشق و معشوق کاری رفت رفت تو نه معشوقی نه عاشق مر تو را باری چه شد

7 از لب لعلش چه کم شد گر لبش لطفی نمود ور ز عیسی عافیت یابید بیماری چه شد

8 گر براتست امشب و هر کس براتی یافتند بی خطی گر پیشم آید ماه رخساری چه شد

9 شمس تبریزی اگر من از جنون عشق تو برشکستم عاشقان را کار و بازاری چه شد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری چه شد

شاعر شعر گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری چه شد چه کسی است ؟

شاعر شعر گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری چه شد جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری چه شد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری چه شد چیست ؟

قالب شعر گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری چه شد غزل است

مضمون اصلی شعر گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری چه شد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر