- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر یکی شاخی شکستم من ز گلزاری چه شد ور ز سرمستی کشیدم زلف دلداری چه شد
2 گر بزد ناداشت زخمی از سر مستی چه باک ور ز طراری ربودم رخت طراری چه شد
3 ور یکی زنبیل کم شد از همه بغداد چیست ور یکی دانه برون آمد ز انباری چه شد
4 ای فلک تا چند از این دستان و مکاری تو گر یکی دم خوش نشیند یار با یاری چه شد
5 گوییم از سر او ناگفتنیها گفتهای چند گویی چند گویی گفتهام آری چه شد
6 گر میان عاشق و معشوق کاری رفت رفت تو نه معشوقی نه عاشق مر تو را باری چه شد
7 از لب لعلش چه کم شد گر لبش لطفی نمود ور ز عیسی عافیت یابید بیماری چه شد
8 گر براتست امشب و هر کس براتی یافتند بی خطی گر پیشم آید ماه رخساری چه شد
9 شمس تبریزی اگر من از جنون عشق تو برشکستم عاشقان را کار و بازاری چه شد