- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر اندیشه کند طرز نگاه او را جوش حیرت مژه سازد نگه آهو را
2 ما هم ازتاب وتب عشق به خود میبالیم بر سر آتش اگر هست دمیدن مو را
3 عرض شوخی چه دهد نالهٔ محروم اثر تیغ بیجوهر ماکرد سفید ابرو را
4 بسکه تنگ است فضای چمن از نالهٔ من بر زمین برگل از سایه نهد پهلو را
5 سرنوشتم نتوان خواند مگر در تسلیم توأم جبههٔ خود ساختهام زانو را
6 خاک گردیدم و از طعن خسان وارستم آخر انباشتم از خود دهن بدگو را
7 نبض دل هم به تپش ناله طرازنفس است چنگ اگر شانه به مضراب زندگیسو را
8 خال از نسبت رخسار تو رنگینتر شد قرب خورشید به شبکرد مدد هندو را
9 صافی دیده و دل مانع تمییز دوییست پشت عینک به تفاوت نرساند رو را
10 تا نظر میکنی ازکسوت رنگ آزادیم رگگل چند به زنجیرنشاند بورا
11 بیدل اینعرصه تماشاکدة الفت نیست سبزکردهست در و دشت رم آهو را