سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم از سعدی شیرازی غزل 411

غزل 411 ام از 1930 غزلیات

گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم

1 گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم اول کسی که لاف محبت زند منم

2 گویند پای دار اگرت سر دریغ نیست گو سر قبول کن که به پایش درافکنم

3 امکان دیده بستنم از روی دوست نیست اولیتر آن که گوش نصیحت بیاکنم

4 آورده‌اند صحبت خوبان که آتش است بر من به نیم جو که بسوزند خرمنم

5 من مرغ زیرکم که چنانم خوش اوفتاد در قید او که یاد نیاید نشیمنم

6 دردیست در دلم که گر از پیش آب چشم برگیرم آستین برود تا به دامنم

7 گر پیرهن به در کنم از شخص ناتوان بینی که زیر جامه خیالیست یا تنم

8 شرط است احتمال جفاهای دشمنان چون دل نمی‌دهد که دل از دوست برکنم

9 دردی نبوده را چه تفاوت کند که من بیچاره درد می‌خورم و نعره می‌زنم

10 بر تخت جم پدید نیاید شب دراز من دانم این حدیث که در چاه بیژنم

11 گویند سعدیا مکن از عشق توبه کن مشکل توانم و نتوانم که نشکنم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم

شاعر شعر گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم چه کسی است ؟

شاعر شعر گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم سعدی شیرازی می باشد.

شعر گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم چیست ؟

قالب شعر گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم غزل است

مضمون اصلی شعر گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر