-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر برود هزار جان با غم عشق او خوشم من که بعشق زنده ام منت جان چرا کشم
2 خضر ز آب زندگی خوش نزید چنانکه من از هوس جمال او زنده در آب و آتشم
3 من که ز عشق مردنم هر نفس آرزو بود بهر لقای جاودان آب حیات می چشم
4 سر نطع نیستی پای نیاز اگر نهم روح قدس بیفکند بر سر سدره مفرشم
5 باده عشق میبرد درد سر خمار عقل ساقی عاشقان بده زان می ناب بیغشم
6 شش جهة است چون قفس جای در او نمی کنم طایر لامکانیم من نه اسیر این ششم
7 آتش اشتیاق تو سوخت دل حسین را شمع صفت ولیک من با همه سوز دلخوشم