جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

گر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 373

غزل 373 ام از 6329 غزلیات

گر می‌نکند لبم بیانت

1 گر می‌نکند لبم بیانت سر می‌گوید به گوش جانت

2 گر لب ز سلام تو خموش است بس هم سخن است با نهایت

3 تن از تو همی‌کند کرانه جان بگرفته است در میانت

4 صورت اگرت چو تیر انداخت جانش بکشید چون کمانت

5 هرچ از تو نهان کند بگوید در گوش ضمیر رازدانت

6 این دم اگر از میان برونی بازآرد دل کمرکشانت

7 در باطن کرده خاص خاصت در ظاهر کرده امتحانت

8 خامش که چو در تو این غم انداخت بس باشد این کشش نشانت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر می‌نکند لبم بیانت

شاعر شعر گر می‌نکند لبم بیانت چه کسی است ؟

شاعر شعر گر می‌نکند لبم بیانت جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر گر می‌نکند لبم بیانت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر گر می‌نکند لبم بیانت چیست ؟

قالب شعر گر می‌نکند لبم بیانت غزل است

مضمون اصلی شعر گر می‌نکند لبم بیانت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر